براساس گزارش موسسهی آپتایم (Uptime) که بخشی مستقل از شرکت تحقیقاتی 451 است، بازار سیستمهای مدیریت زیرساخت مرکزداده[1] (DCIM) از چنان رشد قابل توجهی برخوردار بوده که تا سال 2020 به مبلغ 1٫18 میلیارد دلار خواهد رسید. بهنظر میرسد مدیران کسبوکارهای فاوا دریافتهاند با بهکار گرفتن طرحهای مدیریت زیرساخت فیزیکی در مراکزداده و همچنین پیمایش دادهها و استفاده از تجزیهوتحلیل دقیق آنها و شبیهسازی های مرتبط، میتوانند در مصرف انرژی و هزینههای اجرایی مراکزداده میلیونها دلار صرفهجویی کنند.
ابزارهای DCIM درونسازمانی[2] بهموقع مشکلات بالقوهی زیرساختهای فیزیکی مراکزداده را تشخیص میدهند و با اصلاح منابع و تجهیزات از تاثیرات مخرب احتمالی بر کار مرکزداده جلوگیری میکنند. شبیهسازی مبنای کار این ابزارها است.
عوامل گوناگونی در برنامههای شبیهسازی موثرند؛ فاکتورهایی چون میزان مصرف برق در اجزای مختلف به صورت مجزا، مصرف برق در هر قسمت و در کل مجموعه، انتشار حرارات از اجزای مختلف یا میزان دسترسی به شبکه. این ابزارها به سوالات بسیاری پاسخ میدهند. برای نمونه اینکه «انتقال فلان سرور بر چهچیز یا چیزهایی تاثیر خواهد گذاشت؟»؛ یا اینکه «اگر این قطعه خراب بشود چه اتفاقی خواهد افتاد؟»؛ یا «اگر دمای مرکزداده از میزان مجاز بیشتر شود چه رخ خواهد داد؟».
استفاده از ابزارهای جدید DCIM فواید زیر را در بر دارد:
- افزایش میزان «زمانِ بهکار» سیستم (Uptime).
- کاهش میزان مصرف انرژی در مرکزداده.
- افزایش چابکی سیستم در مدیریت مرکزداده هنگام مواجهه با نوسان در ظرفیت و بارهای دینامیک.
علاوه بر ابزارهای DCIM درونسازمانی انواع جدیدی از ابزارهای DCIM مبتنی بر رایانش ابری[3] یا ابزارهای خدمات مدیریت زیرساخت[4] (IMaaS) نیز به بازار عرضه شده است. یک نمونه از این ابزارها StruxureOn محصول اشنایدر الکتریک است. StruxureOn دادهها را از زیرساخت فیزیکی تجهیزات گردآوری میکند. سپس با پیمایش مرکزدادهِ مبتنی بر ابر، با مقایسهی آنها با الگوهایی که دارد ناهنجاریها را شناسایی میکند. نتایج به مرکزداده گزارش داده شده و راهکار برای رفع مشکل و یا ارتقای خدمات ارائه میگردد.
عامل مهم موفقیت، دسترسی به دادههای عملکردی بیشتر است. امروزه مراکزداده، دادههای عملکردی خود را روزانه در اختیار دارند. حتی این امکان وجود دارد که هر مرکزداده دادههای خود را با مراکزدادهی مشابه مقایسه کند.
پیشتر ردیابی دادهها و مقایسهی آنها با دادهی دیگر مراکز بهدلیل محدودیتها و نیز هزینهی بسیار ممکن نبود. امروزه ابزارهای IMaaS امکان جمعآوری حجم کلانی از دادهها را فراهم کردهاند. صاحبان مراکزداده و کاربران آنها اکنون میتوانند با نگرشی که از گردآوری دادههای عملکردی بهدستآمده از تعداد زیادی از مراکزداده فراهم شده است، تصمیمهای مناسبتری برای آن بخشهایی که نیاز به ارتقا دارد بگیرند.
سیستمهای IMaaS دادهها را از مراکزدادهی بسیاری دریافت نموده و در ابر گردآوری میکنند. این دادهها تحلیل میشوند و از آنها معیارهایی بهدست میآید که برای تشخیص ناهنجاری در کار مراکزداده بهکار میروند. این اطلاعات به صاحبان مراکزداده کمک میکند دادههای عملکرد زیرساخت فیزیکی را با دقت بالاتر و با توجه به دادههای مراکز بیشتری بهدست آورند.
مزایای اکنون و آینده کلانداده و شبیهسازی پیشبینی شده
هر دو ابزار شبیهسازی DCIM درونسازمانی و ابزار IMaaS باعث بهبود عملکرد سیستم در بخش سرمایش و برق و تجهیزات فاوا میشوند. همچنین تحلیلهایی از عملکرد حال و پیشبینیهایی از عملکرد آیندهی اجزای مختلف فاوا به استفادهی بهینهی آنها کمک میکند. همچنین با توجه به اطلاعات گذشته میتوان عملکرد آینده را بهبود داد.
راهبردی دیگری که برخی از مراکزداده بهکار میبرند استفادهی ترکیبی از دو ابزار DCIM درونسازمانی با ابزار IMaaS است. با این ترکیب میتوان امکان تعمیر و نگهداری پیشگیرانهی بهتری برای تجهیزات مرکزداده فراهم کرد. مثلا با این روش بهراحتی میتوان بیان نمود که «تمامی نشانهها حاکی از این است که UPS در سه ماه آینده خراب خواهد شد. راهکار جلوگیری از این اتفاق به این شرح است … ».
[1] Data Center Infrastrucure Management (DCIM)
[2] On-premise DCIM
[3] Cloud-Based DCIM
[4] Infrastructure Management as a Service (IMaaS)
درج دیدگاه