معرفی مرکزدادهٔ سیتی (Citi) در فرانکفورت آلمان ـ[1]
آنچه میخوانید
مرکزدادهٔ سیتی در فرانکفورت آلمان از مراکز دادهٔ پیشرو است و اولین مرکزدادهای است که موفق به دریافت گواهینامهٔ LEED پلاتین شده است. این تاسیسات مرکز رایانش اصلی این شرکت است که خدمات مالی فعال به منطقهٔ اروپا و خاورمیانه و آفریقا میدهد. سازندگان این مرکزداده موفق شدهاند تاسیساتی بسازند که هم پایایی (Availability) ضروری برای کار موسسهٔ بانکی را دارد و هم مرکزدادهٔ سبز است؛ چنانکه گواهی LEED پلاتین را گرفته است.
آشنایی با مرکزدادهٔ سیتی
تصویر: مرکزدادهٔ سیتی در فرانکفورت آلمان، اولین مرکزدادهای است که موفق به دریافت گواهینامهٔ LEED پلاتین شده است.
همان طور که طراحان خودرو تلاش میکنند بین شتاب و مصرف سوخت تعادلی به دست آورند تا هم رانندگی را مفرحتر کنند و هم کاربرد آن را مفیدتر سازند، طراحان مرکزداده نیز در پی تعادل خوب بین پایایی (Availability) و بهینهسازی سبز هستند.
دلیل این کار در طراحی مرکزداده تضادی است که همواره بین این دو ویژگی وجود داشته است: پایایی بیشتر یعنی وجود لایههای بیشتری از زیرساختهای آمادهبهکار و آن نیز یعنی نیاز بیشتر به مصرف مواد و مصالح که نتیجهٔ آن اتلاف بیشتر برق در حین تبدیل خواهد بود.
سیتی راهی یافته و در مرکزدادهٔ خود در فرانکفورت آلمان، به هر دوی این اهداف دست پیدا کرده است. این ساختمان در حقیقت مرکز رایانش اصلی این شرکت است که خدمات مالی فعال به منطقهٔ اروپا و خاورمیانه و آفریقا (EMEA) ـ[2] میدهد. همچنین اولین مرکزدادهای به شمار میرود که مفتخر به دریافت گواهینامه LEED پلاتین شده است. این مرکزداده دارای سیستم الکتریکی معادل کلاس چهار (Tier 4) و سیستم مکانیکی معادل کلاس سه است. مرکزدادهٔ سیتی از افزونگی کافی زیرساختهای فیزیکی نیز بهرهمند است تا آن فعالیت پایدار و دقیقی را فراهم کند که موسسات مالی نیاز دارند.
«جان کیلیا» (John Killey) رئیس خدمات املاک و مستغلات سیتی در EMEA و «جری والش» (Jerry Walsh) رئیس طراحی و ساخت در بخش خدمات ملکی سیتی در EMEA، در این مصاحبه از چگونگی ایجاد تاثیر متقابل میان سازگاری با محیط زیست و پایایی در طراحی مرکزدادهٔشان میگویند.
مشخصات تاسیسات:
- نام سازمان: سیتی
- مکان: فرانکفورت، آلمان
- شروعبهکار: اردیبهشت ۱۳۸۷ (۲۰۰۸)
- ویژگیهای چشمگیر: بام و دیوارهای سبز (سازگار با محیط زیست) [3]، بهرهگیری از روش «اسمز معکوس [4] آب» برای سرمایش، بهرهگیری از آب باران برای آبیاری، سیستم UPS مبتنی بر حرکت مکانیکی چرخ دوار (Rotary UPS)، اولین مرکزدادهٔ مفتخر به کسب گواهینامهٔ LEED با درجه «پلاتین»
- مدت زمان طراحی و ساخت: ۲۰ ماه
- مساحت: مساحت کل ۲۱٬۱۸۱٫۹ متر مربع، مساحت سالن ۹٬۲۹۰ متر مربع
- برق: ۱۴٫۴ مگاوات، از دو منبع تامین برق مجزا
- رتبهبندی: کلاس سه
- تعداد رکها: اطلاعات در دسترس نیست
- زیرساختها: کابلکشی ساختیافته در سقف، برق و سرمایش از طریق کف کاذب بهعمق ۸۰ سانتیمتر
- بار سازهای: ۱٬۲۲۰٫۶ کیلوگرم بر متر مربع
- سیستم اطفای حریق: سیستم آبفشانی پیشعملگر [5]
متن مصاحبه
الگر: چهچیز باعث شد که این مرکزداده را در شهر فرانکفورت آلمان بسازید؟
جان: در فرایند مفصل ارزیابی سایت، ما عوامل مختلفی را بررسی کردیم و سرانجام به این نتیجه رسیدیم که فرانکفورت بهترین محل برای ساخت مرکزداده است.
برای درک بهتر این عوامل باید بگویم که خطرات فیزیکی اولین عامل بود، دومین عامل پایایی منابع برق، سومین عامل پایایی اتصال به شبکهٔ داخل کشور و بینالمللی و همچنین راههای دسترسی به شبکهٔ بینالمللی.
عامل دیگر درستی زیرساختهای ساختمان بود که بتواند هم از نظر تکنیکی و هم از نظر عملی نیازهای ما را برآورده کند. عامل دیگر نیز داشتن امکان پشتیبانی پیوسته از کارکرد زیرساختها بود. یعنی بتوانیم پشتیبانی مناسبی از زیرساختها بکنیم؛ هم از نظر شرکت سیتی و هم از نظر بازار.
اگر همهٔ اینها را در معادله بگذارید، به چند راهکار میرسید که یکی از آنها شهر فرانکفورت است. ما فرانکفورت را انتخاب کردیم زیرا میتوانستیم از پایایی سایتها و دیگر نیازها برخوردار باشیم. انتخابی که کردیم، این امکان را برایمان فراهم میکرد تا کاری را که لازم بود انجام بدهیم.
الگر: طراحی و ساخت این مرکزداده چقدر طول کشید؟
جری: سرعت پیشرفت برنامه سریع بود. فرایند طراحی و ساخت را در سال ۱۳۸۵ شروع کردیم. منطقهٔ مناسب برای مکان ساخت را در اوایل تابستان همان سال پیدا کرده بودیم که البته بعد از آن هم باید فرایند خرید مکان سایت و امثال این را میگذراندیم. میشود گفت کار طراحی را در شهریور ۱۳۸۵ شروع کردیم. بعد از آن تا بهمنماه مدارک مناقصهٔ طراحی و غیره را ارائه دادیم. مناقصه در بهمن و اسفند ۱۳۸۵ برگزار شد. در اوایل سال ۱۳۸۶ پیمانکار کار را پذیرفت و در پروژه به ما پیوست. در اردیبهشت ۱۳۸۶ پس از گذشت ۹ ماه از شروع کار، صاحب ۱٬۱۶۱٫۳ متر مربع فضای مرکزداده بودیم و دقیقا یک سال بعد از این مرکزداده را تکمیل کرده بودیم. پس میشود گفت سریع انجام شد.
جان: انتخاب این سایت و همچنین انتخاب کشوری که مرکزداده در آن بنا شد، به ما کمک کرد تا در چنین بازههای زمانی کوتاهی کار را تمام کنیم.
جری: قطعا همین طور است. دلیلش این است که پیمانکارها در مثلا آلمان با آمریکا فرق دارند. ما در آمریکا پیشتر یک مرکزدادهٔ چشمگیر ساختهایم. در آمریکا شیوهٔ تدارکات بخش ساختوساز پروژه معمولا از نوع مدیریت طرح است. در آلمان این کارها بسیار سنتیتر اجرا میشود و به همین دلیل ما در همان اول کار باید طراحی را بسیار دقیق و با جزئیات زیاد انجام میدادیم. در این کار، انتخاب تیم مناسب برای ما ضروری بود و ما با روشی خاص این کار را کردیم: یک متخصص، یک شرکت مهندسی برق و مکانیک بینالمللی و بسیار بزرگ، یک شرکت ساختمانی اختصاصی؛ همگی برای این پروژهٔ خاص گرد هم آمدند و نوعی شراکت تشکیل دادند.
همچنین این مزیت در آلمان هست که تا حد زیادی بسیاری از عناصر اصلی ساختوساز با اجزاء از پیش ساخته سازگار هستند و میشود خیلی چیزها را در جای دیگری ساخت و سپس به سایت آورد. این نیز در انجام پروژه کمک مهمی بود. بازهم امکانات موجود در آلمان به ما کمک کرد؛ زیرا تخصص ویژهٔ استفاده از اجزای از پیش ساخته یا آمادهشده در جای دیگر برای ما فراهم بود.
«مدیریت انرژی و طراحی زیست محیطی» (Leadership in Energy and Environmental Design) یا بهاختصار LEED سیستم رتبهدهی به طراحی و ساخت و عملکرد ساختمانهای سبز است که از سال ۱۳۷۷ ش. آغاز شده است. مالکین ساختمانها میتوانند داوطلبانه در این رتبهدهی شرکت کنند. LEED معیارهای مشخصی در سنجش دارد که مطابق آن هر ساختمان با گرفتن حداقل امتیاز ۴۰ و حداکثر امتیاز ۱۱۰ یکی از چهار رتبهٔ «تایید شده»، «نقره»، «زرین» و «پلاتین» را بر اساس سنجش در ۶ موضوع زیر دریافت میکند:
این سیستم رتبهدهی هماکنون در بیش از ۱۳۵ کشور جهان اجرا میشود. |
الگر: آیا در فرایند انتخاب مکان سایت میدانستید که در آلمان ساختن این پروژه سریعتر از مکانهای احتمالی دیگر خواهد بود؟
جان: منظورتان آگاهی ما از بازارها است؟ بله. این موضوع در بخشی از الزامات انتخاب سایت در نظر گرفته شد؛ چون کل برنامهای را که باید اجرا میکردیم میدانستیم و این هم یکی از عوامل بود. اما پس از آنکه همهٔ ابعاد برنامه را در نظر گرفتیم، دیدیم این مهمترین و اثرگذارترین عامل نیست. مهمترین عامل چه بود؟ اتصال شبکه و بعد از آن هم پایایی برق.
جری: سپس سوالی را که باید به آن توجه میکردیم این بود که آیا میتوانیم برنامه را بهموقع اجرا کنیم یا نه. مطمئن بودیم که میتوانیم این کار را بکنیم؛ بهدلیل تخصصی که در آلمان از آن بهرهمند بودیم.
این را هم بگویم که اگر از روشهای تدارکاتی دیگر استفاده میکردیم، مثلا مرکزداده را در انگلستان میساختیم، بازهم میتوانستیم پروژه را اجرا کنیم. بهنظر من در آن صورت هم کار در همین بازهٔ زمانی انجام میگرفت. به هر حال قطعا این موضوع بخشی از تصمیمگیری دربارهٔ انتخاب سایت بود.
الگر: اینجا اولین مرکزدادهٔ دنیا است که موفق به دریافت گواهینامهٔ LEED پلاتین شده است؛ بنابراین مرکزدادهٔ سبز است. معمولا مراکزدادهٔ ویژهٔ موسسات مالی نیاز به پایایی (Availability) بسیار خوب دارند. این بدان معنا است که زیرساختهای آمادهبهکار بیشتر و در نتیجه قطعات بیشتری دارند. پس اتلاف برق در حین تبدیل هم بیشتر است. چگونه توانستید در طراحی خود میان تمامی این ملزومات تعادل برقرار کنید؟
جان: چطور توانستیم تعادل برقرار کنیم؟ این سوال پاسخ بسیار تکراری و پیشپاافتادهای دارد که در عین حال خیلی تاثیرگذار است. کاری که کردیم این بود که در کنار پایایی و اطمینانپذیری و عملکرد، ضرورت کلی سازگاری مرکزداده با محیط زیست را اصل راهگشا در طراحی در نظر گرفتیم. اگر در مرحلهٔ طراحی این ضرورت را بگنجانید و اثر راهکار سازگار با محیط زیست را در عملکرد کلی مجموعهٔتان درک کنید، خواهید دید که سازگاری با محیط زیست هیچ تضادی با پایایی ندارد و بلکه آن را افزایش هم میدهد.
برای نمونه اگر راهکار سرمایش طبیعی را بهکار ببرید، پایایی شما هم بهتر میشود؛ چون حدود ۸۰ درصد از اوقات از سرمایش طبیعی بهره میبرید و مدتزمان زیادی کاملا از آن برخوردارید. این یعنی خودتان را از چیلرها و تجهیزات مرتبط با آن بینیاز کردهاید. در مقایسه با طراحی سنتی، با این کار دیگر گرفتار خرابی فراگیر چندین چیلر نمیشوید و چنین آسیبهایی هیچ تاثیری بر پایایی شما نمیگذارد. این دقیقا همان درک تاثیر کلی سازگاری با محیط زیست است که گفتم.
کار دیگری که کردیم این بود که مطمئن شدیم همهٔ افراد تیمهایمان از روز اول سازگاری با محیط زیست را تعهد و ضرورت و جزء جداییناپذیر کار میدانند؛ نه مسئلهای اضافی و اختیاری و چیزی که بخواهند بعدا آن را در طراحی بیفزایند یا در نظر بگیرند. بنابراین دیدگاه سازگاری با محیط زیست بخشی از روش جستجو و بررسی تیمهای طراحی و ساخت بود. به همین دلیل وقتی مثلا عناصر ساختوساز را انتخاب میکردیم، سازگاری با محیط زیست و دیاکسید کربن کلان [6] و از این دست ملاحظات را نیز در کنار زمینههایی مثل عملکرد و هزینهها در نظر داشتیم.
تصویر: مرکزدادهٔ سیتی برای کاهش رسوبات جمعشده در برجهای سرمایش، روش اسمز معکوس به کار برده و در سال ۵۰ میلیون لیتر آب صرفهجویی صرفهجویی میکند.
جری: ما در قراردادمان با پیمانکار اصلی قید کرده بودیم که دستیابی به گواهینامه LEED با درجهٔ «زرین» کمترین هدف ما است. همان طور که میدانید، پیمانکار در دستیابی به اعتبار لازم برای دریافت LEED نقش مهمی دارد. با این حال ما فقط بهدستآوردن بالاترین درجهٔ LEED را در نظر نداشتیم، بلکه اهداف سازمانی خودمان دربارهٔ سازگاری با محیط زیست هم اهمیت داشت. همان طور که جان گفت، این موضوع را در همهٔ مراحل تدارکات و طراحی و تحویل و ساخت سایت در نظر گرفتیم. ما علاوه بر سرمایش طبیعی از روش اسمز معکوس هم استفاده کردیم که باعث صرفهجویی ۵۰ میلیون لیتر آب در سال شده است. این موضوع نیز تداخلی با طراحی نداشت؛ بلکه بخشی از فرایند آن بود.
جان: حتی در طراحی UPSها توانستیم از مدلهای دیزل UPS مبتنی بر حرکت مکانیکی چرخ دوار یعنی Rotary UPS استفاده کنیم. باید بدانید که بهرهبردن از این روش باعث کاهش واحدهای ولتاژ متوسط و مقدار استفاده از مس میشود. در کاهش حجم ساختوساز مرکزداده هم تاثیر دارد؛ چون جای کمتری میخواهد. موجب کاهش تعداد ضروری باتریها میشود. در مشکلات مربوط به آزادشدن گاز و از این گونه دشواریها نیز مفید است. در حقیقت همهٔ این ویژگیها و نیز تصمیمهایی که دربارهٔ عملکرد هستند، به تصمیمگیری درباره سازگاری با محیط زیست ارتباط دارد. با این شیوه است که میتوانید به مرکزدادهٔ سبز و سازگار با محیط زیست دست پیدا کنید که پایایی و بازدهی خوبی هم داشته باشد.
«اگر در مرحلهٔ طراحی این ضرورت را بگنجانید و اثر راهکار سازگار با محیط زیست را در عملکرد کلی مجموعهٔتان درک کنید، خواهید دید که سازگاری با محیط زیست هیچ تضادی با پایایی ندارد و بلکه آن را افزایش هم میدهد.»
حالا این سوال مطرح میشود که آیا مصرف کلی انرژی زیاد است؟ البته که زیاد است؛ چون مصرف انرژی خواهینخواهی در مرکزداده زیاد است. با این حال نتیجهٔ کارهایی مثل طراحی یکپارچه این خواهد بود که در این حالت، در مقایسه با طراحی رایج، بهرهوری مصرف برق (PUE) بسیار بهتر خواهد بود. همچنین در طی ساخت، تست و تصحیح کیفیت و سپس عملیات، تاثیر کمتری بر محیط زیست بر جای خواهید گذاشت.
الگر: متوجه هستم که سیتی هنگام ساختن این مرکزداده در استفاده از مواد و مصالح، همچنین مقدار «انرژی کلان» این مواد (Embodied Energy) ـ[7] خیلی دقیق بوده است. آیا میتوانید دربارهٔ تاثیر این موضوع بر انتخابهایتان مثال بزنید.
جان: در برخی قسمتهای پوشش ساختمان از چیزهایی مثل مواد بازیافتی استفاده کردیم. از الوارهایی استفاده کردیم که از درختان بومی همین منطقه بهدست آمدهاند و با طبیعت این منطقه سازگار هستند. به همین دلیل هم برای حفظ و نگهداریشان که کار همیشگی است مشکل خاصی نداریم. ما همچنین به بررسی چیزهای دیگری مثل بامها پرداختیم. همان طور که میدانید، بام این مرکزداده سبز است که این مسئله بر مدت کل چرخهٔ حیات آن تاثیر دارد. چون این موضوعِ بااهمیت دیگری است که نباید به آن نگاه کوتاهمدت داشت؛ بلکه باید مدت کل چرخهٔ حیات را در نظر گرفت تا بتوان تاثیر آن را از نظر انرژی دریافت. اینها مثالهایی از رویکرد ما در سیتی بودند.
آیا از منبع خاصی برای تعریفکردن کمیتهای انرژی کلان استفاده کردید؟ یکی از مشکلاتی که در بحث انرژی کلان وجود دارد این است که توافق بینالمللی برای چگونگی اندازهگیری آن وجود ندارد. همچنین انرژی کلان در چیزهای مختلف ممکن است بسته به محلی که ساختمان در آن قرار دارد بسیار فرق کند. چون چیزی که در جایی بومی بهشمار میرود در جای دیگری بومی نیست و چیزی که در جایی فراوان است شاید در جای دیگر نایاب باشد.
جان: حق با شماست. به همین دلیل هم خیلی مهم است که برای طراحی با شرکتی همکاری کنید که اهداف شما را بهخوبی بفهمد و علاوه بر داشتن آگاهی کافی از محل سایت و حضور در آن، موضوعات مربوط به سازگاری با محیط زیست را نیز درک کند.
ما فرصت این را داشتیم که با شرکت AMP Associates کار کنیم. مکان این شرکت در فرانکفورت است و در چند زمینه فعالیت میکند؛ هم در معماری و هم در تاسیسات برق و مکانیک. از این گذشته از نظر LEED هم معتبر است و اعتبارنامهٔ حرفهای LEED ـ[8] دارد. همچنین دانش کاملی از منطقه دارد و کاملا هم به سازگاری با محیط زیست متعهد است. برای نمونه در ساخت استادیوم فوتبال کشور قطر که دارای سیستم سرمایش طبیعی است، مشارکت فعالی داشته است. این شرکت که از پیشگامان طراحیهای نوآورانه در زمینهٔ سازگاری با محیط زیست بهشمار میرود، کمک شایانی به ما کرد.
جری: در بسیاری از کارگاههای ما این مهارت و تخصص به میان آمده و نقش پررنگی داشته است. بهجرات میگویم که پیمانکاران ما در رسیدن به بیشترین میزان سازگاری با محیط زیست که برایمان ممکن بود، بسیار متعهد بودند. بسیار مشتاق بودند که تلاش کنند تا جایی که ممکن هست مواد بازیافتی بهکار رود. برای این کار مجبور بودند به تامینکنندگان ملزومات و پیمانکاران فرعی خودشان مراجعه کنند تا اطمینان یابند که در همهٔ بخشها، این رویکرد به کار میرود.
در نهایت به جایی رسیدیم که از مجموعهٔ مواد و مصالحی که در این پروژه استفاده شد، ۲۷ درصد بازیافتی بود و بیش از ۴۰ درصد نیز بومی تهیه شد. در همهٔ خریدها به این مسئله توجه میکردند؛ چون همگی میدانستند که این موضوع چقدر برای سیتی اهمیت دارد. آلمانیها در زمینهٔ مواد و پسماند و اینجور چیزها مقررات زیادی دارند که از آن پیروی میکنند. بنابراین در آنجا برای ما اطلاعات و بررسیهایی را که در این زمینه نیاز داشتیم فراهم بود.
الگر: گفتید در طراحی تاسیسات، مقدار مصرف مواد و مصالح بهکاررفته همچون مس را کاهش دادید. آیا فقط با ساختن ساختمان کوچکتر موفق شدید این کار را بکنید؟ یا برای کارآمدتر کردن تاسیسات عوامل دیگری را نیز در طراحی بهکار بردید؟
جان: این کار دو جنبه داشت. اول در کابلکشی بود که تا حد زیادی با طراحی UPS به آن رسیدیم. میشود مس کمتری بهکار برد؛ چون روشن است که اگر برق در ساختمان با ولتاژ متوسط جریان یابد، به سیمهای نازکتر و در نتیجه مس کمتری نیاز خواهد بود. اقدام دیگر به دادهها مربوط میشود. آن این بود که کابلهای داده را از نظر مقدار بهینه کردیم تا میزان کابلکشی و در نتیجه مس بهکاررفته را کاهش دهیم. برای این کار باید به جانمایی رکها و قابها و مانند آن توجه میکردیم. پس در اینجا هم میبینید که سازگاری با محیط زیست یکی از معیارهای تصمیمات ما بوده که اثر چیدمان سیستمهای سرمایشی و مانند آن را بهبود داده و باعث افزایش بازده و عملکرد شده است.
نکتهٔ مهمی که هست و من همیشه سعی میکنم بر آن تاکید کنم این است که سازگاری با محیط زیست را نه از روز اول، بلکه قبلتر از آن و پیش از شروع پروژه باید در طراحی لحاظ کرد. این کار به جنبههای مختلفی از فرایند کلی طراحی کمک خواهد کرد و هرگز مانعی نخواهد بود. میتوانید بدون بهخطر انداختن سازگاری با محیط زیست، به عملکرد و اطمینانپذیری و بدون تحمیل هزینهٔ اضافی، به بهینهسازی دست یابید.
هزینه موضوع مهمی است؛ چون اگر برای منبع برق اضطراری از راهکار سنتیتری استفاده کرده بودیم، باید هزینهٔ بیشتر میدادیم. ما در بخش مکانیکی، بیشتر از مقدار معمول هزینه کردیم که در عوض با هزینههای کمتر در بخش الکتریکی جبران شد. هزینههای ساختوساز هم کم شد؛ چون دیگر لازم نبود اتاقهای بزرگ برای باتری بسازیم و دردسرهای آن را تحمل کنیم. اگر بهطور کلی به مسئلهٔ هزینه توجه کنید، میبینید اینکار چقدر مفید و سودمند است.
الگر: در طراحی ساختمان شما کارهای مختلفی برای استفادهٔ مفید از آب صورت گرفته است که میتوان از آنها به روش اسمز معکوس آب و جمعآوری آب باران اشاره کرد. صنعت مرکزداده امروزه بیشتر به موضوع بهرهوری انرژی میپردازد و کمتر به مصرف آب توجه نشان میدهد.
جان: باید بگویم که سیتی اولین بانکی است که کاهش مصرف آب را برای رسیدن به اهداف سازگاری با محیط زیست در برنامهٔ کار خود قرار داده است.
الگر: به نظر شما این از آن موضوعاتی هست که در آیندهٔ مرکزداده به آن بیشتر توجه بشود؟
جان: به عقیده من در آینده به این موضوع مهم بیشتر خواهند پرداخت. شاید بپرسید در جایی مثل آلمان که با مشکل کمآبی روبهرو نیست، چرا باید اینقدر به چنین موضوعی اهمیت بدهند؟ اگر نقشهٔ آبها را در دفاتر محیط زیست سازمان ملل نگاه کنید، میبینید که آلمان در منطقهای نیست که به این زودیها دچار بحران آب بشود. با این حال به نظر من باید به مقدار کلی مصرف آب نگاه گستردهتری داشت. ما در طی ساختوساز، چنین رویکردی نسبت به مسئلهٔ آب نداشتیم. اما اگر به ارتباط میزان مصرف آب با مواد و مصالح ساختمانی یا سیستمهایی که در مرکزداده کار میکنند توجه کنید، خواهید دید که این مسئله بسیار مهم است. به همین دلیل هم ما نگرش درازمدت به آن داریم؛ چون با گذشت زمان به چالش بزرگی تبدیل خواهد شد. موضوع فقط مصرف مستقیم آب نیست بلکه استفاده غیرمستقیم را نیز در بر میگیرد. الان اعداد و ارقام یادم نیست؛ اما اگر به مقدار آب لازم برای درستکردن یک متر مکعب بتن نگاهی بیندازید، متوجه میشوید که خیلی زیاد است.
کمتر استفادهکردن از بتن، هزینه را کاهش میدهد. وقتی مقدار مصرف انرژی کاهش یافت، از میزان دیاکسید کربن کلان هم کاسته میشود و در مصرف آب هم صرفهجویی میشود. باید برخی عوامل را درک کنید. مثلا دربارهٔ همین بتن که نشان میدهد طراحی اقتصادی و همراه با صرفهجویی چگونه باعث کاهش مقدار دیاکسید کربن کلان و آب مصرفی و هزینه میشود. درک تاثیرات کلی تصمیمها بر برنامهٔ کارتان در امر سازگاری با محیط زیست مهم است.
تصویر: مرکزدادهٔ سیتی دیوار و بام سبز دارد که بار گرمایی ساختمان را کاهش میدهد و خودش نیز عمر بیشتری نسبت به مصالح معمول دارد.
الگر: در این سایت دیوار و بام سبز بهکار بردهاید و در اطراف مرکزداده نیز محوطهسازی زیادی کردهاید.
جان: از نظر من اینجا زیاد محوطهسازی ندارد. در واقع این محوطهسازی تا حدی بهدلیل نیاز ما برای راهاندازی تجهیزات تصفیهٔ آب بود. این موضوع دو جنبه داشت. اول اینکه پیش از آنکه آب جاری از بام وارد سیستم فاضلاب شود باید جلوی آن را میگرفتیم؛ چون در بامهای صاف آب زیادی به پایین جاری میشود و سیستم فاضلاب ما ظرفیت این حجم آب را نداشت. به همین دلیل محوطهسازی کردیم تا جریان آب سطحی را کند کنیم.
البته چون بام سبز داریم، بام اصلی همانند منبع آب عمل میکند و این موضوع باعث شده محوطهسازی کمتری لازم باشد و ما مقدار زمین کمتری برای این کار در نظر بگیریم. در اینجا نیز مزیت بام سبز را میبینید که هم کار بام را میکند و هم در زمینهٔ سازگاری با محیط زیست اثری فرعی دارد؛ اثری که ما آن را از همان زمان تصمیمگیری در نظر داشتیم. از طرفی برای تعبیهٔ چنین بامی سازهٔ محکمتری هم لازم بود؛ اما اگر اثر بلندمدت آن را در نظر بگیریم، بام سبز نسبت به بام معمولی دوام بیشتری دارد. چون در بام سبز اثر تخریبی اشعهٔ ماوراء بنفش یا آسیبهای مکانیکی را نداریم. پس در اینجا هم میبینید که راهکارهای سازگاری با محیط زیست به عملکرد بهتری میانجامد. به هر حال در اینجا چندان محوطهسازی نشده؛ تا حدی شده اما زیاد نیست.
الگر: آیا در بهکارگیری بام یا دیوار سبز با چالشی روبهرو شدید؟
جری: نه بههیچوجه. چون فناوری و طراحی درستی داشتیم و تنها چیزی که میماند این بود که آن را به کار بگیریم. مسئلهٔ هزینه و تحویل نیز برای ما مشکلی نداشت. در اینجا دربارهٔ هزینه باید بگویم این بام بهدلیل نوع پوششی که دارد [9] دو برابر بام عادی عمر میکند.
الگر: از زیرساختها بگویید. آیا زیرساختها در سقف اجرا شدهاند یا از کف کاذب استفاده کردید؟
جان: بگذارید رک بگویم. خواست ما این است که از فناوری به بهترین شکل و با تمام فوایدش بهره ببریم؛ اما در عین حال «سیتی» کارش بانک است و ما در طراحی باید تا حدی محتاط باشیم. درست است که میخواهیم پیشرو باشیم، اما این دلیل نمیشود که خودمان را قربانی کنیم. بنابراین اگر به تجهیزاتمان نگاه کنید میبینید که خیلی معمولی هستند. جز در مواردی که دقت زیادی کردیم تا انتخاب درستی داشته باشیم و موضوعی بود که در ترکیب اجزای مجموعه اهمیت خاصی داشت، میبینید که کارهای ما الزاما نوآورانه نیستند.
بدین ترتیب مرکزدادهٔ ما کف کاذب معمولی و سقف کاذب دارد و چیدمانش هم نسبتا معمول است. اگر به این مرکزداده بروید خواهید دید که فرق چندانی با مراکزدادهٔ دیگرمان ندارد.
الگر: پس من اینطور متوجه میشوم که راهکارهایی که در این مرکزداده بهکاررفتهاند جهانی هستند و از آنها در هر مرکزدادهای میتوان استفاده کرد.
جان: جای این سایت در شمال اروپا است و از نظر آبوهوا برتریهایی دارد که میتوان از آن بهره برد. در منطقهٔ استوا نمیتوان مرکزدادهای همانند این ساخت. پس ما از این نظر مزیتهایی داریم.
جری: دقیقا. بهخصوص در کار سرمایش طبیعی که قبل از این اشاره کردیم. دربارهٔ بامهای سبز هم همین طور؛ آنها سبز میمانند چون ما در فصل خشک از آب باران برای آبیاریشان استفاده میکنیم.
تصویر: استفاده از سیستم Rotary UPS دیزل به سیتی کمک کرد تا از باتری و برخی مصالح ساختمانی دیگر بینیاز شود.
جان: اما دربارهٔ فناوری، فناوریهایی که استفاده کردیم بهگونهای هستند که در همهجا میتوان آنها را بهکار برد؛ البته اگر در آنجا قابلیت اجرا و پشتیبانی داشته باشد. مثلا ما از Rotary UPS دیزل استفاده کردیم. این نوع از منابع برق اضطراری در اروپا خیلی رایج هستند؛ ولی آنها را در آمریکا بهندرت میبینید. این از نتایج نفوذ فروشندگانی است که ترجیح میدهند در بازار اروپا کار کنند و این رفتار را ادامه نیز خواهند داد.
الگر: آیا در طول این پروژه مسئلهٔ غیرمنتظرهای برایتان رخ داد؟ به نظر میرسد برای بسیاری از مواردی که اجرا کردید قبلا تصمیمگیری کرده بودید. اما آیا چیزی در طول ساخت یا طراحی بهطور غیرمنتظره پیش آمد؟
جری: سوال جالبی پرسیدید. داشتم به ذهنم فشار میآوردم تا شاید چیزی یادم بیاید. در واقع گزارش طراحی مفهومی (Conceptual Design) ما برایمان حکم کتاب قانون را داشت! هر تغییری که میخواستیم اعمال کنیم باید از فرایند کامل کنترل تغییرات میگذشت. واقعا وقتی فکر میکنم میبینم تغییرات کمی به برنامه ما تحمیل شد.
جان: به نظر من این یکی از دلایلی بود که توانستیم کار را در زمان پیشبینیشده تمام کنیم. چون بهخوبی طراحی شده بود و دیگر نیاز چندانی به تغییرات نداشت. در همان فرایند طراحی، اقدام به مهندسی ارزش (Value Engineering) و کارهایی از این قبیل کرده بودیم. چراکه مقدار ساختوساز بیرون از سایت زیاد بود و هنگامی که چیزها را از تامینکننده تحویل میگرفتیم، دیگر نمیتوانستیم نظرمان را عوض کنیم. پس درست تصمیمگرفتن مهم بود و همین کار را هم میکردیم. اگر به مستندات طراحی مفهومی ما نگاه کنید و با سایت مقایسه کنید، متوجه میشوید که همهچیز بر اساس طراحی اولیه ساخته شده است.
جری: با توجه به گستردگی پروژه، حدود ۵۰ تا ۶۰ بار به تامینکننده یا پیمانکار درخواست تغییر دادیم. این تغییرها اغلب دربارهٔ جای نصب یک در یا مربوط به ساختمان اداری و محیطهای فرعی مثل فضای ذخیرهسازی بود. کمتر به فضاهای مهمی مثل بخش مرکزی یا سالن سرور مربوط میشد. پس میتوان گفت اتفاق غیرمنتظرهای رخ نداد.
جان: تنها چیزی که شاید کمی برای ما غیرمنتظره ولی خوشایند بود، زمستان معتدل بود. گرچه در فرانکفورت ممکن است زمستانها خیلی سرد و سخت و طولانی باشند، خوشحال بودیم که زمستانی که ما در آن کار میکردیم چندان بد نبود.
الگر: من متوجه هستم که اینجا هنوز مرکزدادهای نوساز به شمار میرود و به نظر میرسد شما هم از آن راضی هستید. اما اگر میتوانستید به گذشته برگردید و آن را دوباره طراحی کنید، سعی میکردید کدام قسمت از کار را جور دیگری انجام بدهید؟
جان: اگر بخواهم با شما صادق باشم باید بگویم که دراینباره اصلا فکری نکردهام و چیزی به ذهنم نمیرسد. میدانم که در زمینهٔ پایایی (Availability) مواد و مصالح پیشرفتهایی شده؛ ولی در آن صورت بازهم ساختار گروه طراحی یا گروه ساختوساز را عوض نمیکردم. بهنظرم این گروهها بسیار خوب عمل کردند و چیز زیادی برای تغییر دادن نیست.
الگر: در جایی خواندم که حین ساختن مرکزداده، شما تمام نخالههای ساختمانی را دوباره استفاده کردید. چطور این کار را کردید؟
جری: بهنظرم دراینباره هم مزایای ساختن مرکزداده در آلمان به دردمان خورد. در آلمان برای این کار مقررات بسیار زیادی وجود دارد. اینجا نخالههای ساختمانی را باید در خود سایت تفکیک کنید. به همین ترتیب برای این کار الزاماتی داشتیم که مطابق با آن باید حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد از نخالهها را استفاده میکردیم؛ ولی ما ۱۰۰ درصدش را استفاده کردیم. علت این بود که خودمان هم میخواستیم این مقدار را به حداکثر برسانیم. ضمنا در تعهدات و قراردادهای پیمانکاران اصلی و فرعیمان جزئیات و اسناد و مدارک لازم برای این کار وجود داشت که به اجرای این کار کمک کرد.
الگر: برای کسانی که میخواهند پروژهٔ مرکزداده شروع کنند، چه توصیهای دارید؟
جری: بزرگترین امتیاز ما داشتن گروه جامع و یکپارچه بود. از شروع کار این را کاملا میدانستیم که احتیاج به شرکتی داریم که در زمینهٔ همگی رشتههای معماری، مکانیک، برق، امنیت فاوا، همچنین سنجش خطر بتواند توصیه بدهد. وجود این شرکت برای ما مزیت بزرگی بود. موارد همکاری را کاملا مشخص کرده بودیم و مسئولیتها کاملا روشن بود. از مزیت کار با این مشاور ویژه بهره بردیم؛ چیزی که به آن نیازمند بودیم. این شرکت در تمامی زمینهها خبره بود و همین کمک زیادی به ما کرد.
همان طور که پیشتر گفتم، داشتن گزارش طراحی مفهومی و اینکه آن را همانند کتاب قانون در نظر گرفتیم برایمان خیلیخیلی ضروری بود. چون ما قبلا همین جا در لندن، دربارهٔ طراحی و ایدهها و الزامات این پروژه تصمیمهای خودمان را گرفته بودیم، کارهاییمان را اجرا کرده بودیم، همچنین با مشاورین خود در لندن مشورت کرده بودیم. بنابراین مسلما در یک مقطع زمانی، دیگر باید این کار را به همکارانمان میسپردیم و در نهایت طرح را به سایتمان در آلمان منتقل میکردیم. از طرفی گروهها و شرکتهای همانندی، از دو طرف آلمانی و بریتانیایی، درگیر کار بودند و مشکل اختلاف زبان را داشتیم؛ تمامی مدارک مناقصه و طرحها و چیزهای دیگر باید به زبان آلمانی ترجمه میشدند. به هر حال داشتن گروه یکپارچه برای طراحی مزیت بزرگی بود.
جان: من هم دوباره روی این مسئله تاکید میکنم که بهنظرم این بزرگترین مزیت ما بود. یک تیم واحد در کار وجود داشت و ما میتوانستیم از همان روز اول الزامات کار از جمله سازگاری با محیط زیست را در کار بگنجانیم. این مسئله خودش موضوع بسیار مهمی بود.
الگر: آیا چیز دیگری هست که بخواهید خوانندگان از این پروژه یاد بگیرند؟
تصویر: مرکزدادهٔ سیتی در فرانکفورت، منظرهٔ شب
جان: از نظر شخص خودم بزرگترین درس این پروژه داشتن تیم یکپارچه و گنجاندن مسئلهٔ سازگاری با محیط زیست در کنار سایر اهداف مرکزداده مانند عملکرد (Performance) و اطمینانپذیری (Reliability) و پایایی (Availability) است. این موضوع که میتوان به همهٔ آنها دست پیدا کرد و اینکه عوامل مختلف بهجای اینکه علیه هم کار بکنند و تضاد داشته باشند، در کنار هم کار کنند و عملکرد مرکزداده را بهبود ببخشند. این درسی است که گمان میکنم از این پروژه میتوان یاد گرفت. اگر به این موضوع رویکرد درستی داشته باشید و دربارهٔ آن بهموقع اقدام کنید، میتوانید از مزایای آن بهرهمند شوید که محدود به یک زمینه نیست بلکه در همهٔ حوزهها است.
جری: تنها چیزی که میخواهم اضافه کنم این است که یکپارچگی باید شامل کل زنجیرهٔ تامین، پیمانکاران اصلی و فرعی، همچنین تامینکنندگان باشد؛ چون آنها هم در این میان نقش مهمی دارند.
پانویس
[1] این مطلب ترجمهٔ بخش هفتم از کتاب «The Art of the Data Center» است. گفتوگوکننده داگلاس الگر (Douglas Alger)، مترجم پرواز خیّر، ویراستار پرهام غدیریپور، بهکوشش دکتر بابک نیکفام، تهیهشده در باشگاه مراکزداده
[2] کوتهنوشت Europe, Middle East, and Africa
[3] «بام سبز» بامی است که تمام یا بخشی از روی آن برای پوشش گیاهی آماده میشود. «دیوار سبز» دیواری است که سطح یا بین مصالح آن را با کاشتن گیاه میپوشانند. بام و دیوار سبز انواع و کاربردهای مختلفی دارند و آن را با توجه به نیاز و کاربرد در هر ساختمان طراحی میکنند و میسازند.
[4] «اسمز معكوس» (Reverse Osmosis) فرایندی فیزیكی است كه با آن بهوسیلهٔ غشاء نیمهتراوا، از محلول که حلال بعلاوهٔ ناخالصی است، حلال تقریبا خالص بهدست میآورند. برای مثال با این روش میتوان از آب شور، آب آشامیدنی مطلوب تهیه كرد. این فرایند تا ۹۸ درصد مواد معدنی محلول و مواد آلی و كلوئیدی را از آب جدا میكند. با به بازار آمدن انواع غشاهای جدید، در دهههای اخیر استفاده از فناوری اسمز معكوس بسیار فراگیر شده است.
[5] آبفشانی پیشعملگر معادل Pre-Action Sprinkler است. این شیوهٔ اطفای حریق برای مکانهایی استفاده میشود که باید از فعالشدن ناخواستهٔ سیستم جلوگیری شود. در مکانهایی همچون موزهها و کتابخانهها و مراکزداده به کار میرود.
[6] دیاکسید کربن کلان (Embedded CO2) عبارت از مقدار کل دیاکسید کربنی است که هر ماده در طول چرخهٔ حیات خود، یعنی در مرحلهٔ ساخت و مرحلهٔ بهرهبرداری، تولید میکنند.
[7] انرژی کلان (Embodied energy) عبارت است از مقدار کل انرژی مصرفشده در مرحلهٔ ساخت و مرحلهٔ بهرهبرداری یا چرخهٔ حیات مواد.
[8] داشتن اعتبارنامهٔ حرفهای LEED ـ (LEED Professional Credential) نشان میدهد که دارندهٔ آن در زمینهٔ ساختوساز سبز، پیشرو و فعال است و در طراحی، ساخت، عملیات، همچنین نگهداریِ ساختمانها و محلهها، دارای تخصصی است که برای ساکنان چنین مکانهایی، صرفهجویی در انرژی و استفاده از منابع کمتر و کاهش آلودگی و داشتن محیط زیست سالم فراهم میسازد.
[9] نوع پوشش گیاهی که در بامها و دیوارهای سبز به کار میرود، با توجه به اقلیم منطقه انتخاب میشود.
درج دیدگاه